سفر به بندر ترکمن و ساری
بعد آرمانی رفت بندر ترکمن اونجا لباس محلی پوشید و عکس گرفتیم اصلا توی اون لباسا راحت نبود انقدر قربون صدقه ش رفتیم تا بتونیم یه عکس ازش بگیریم.
ولی از حق نگذریم کسی باورش نمی شه این پسرناز نازی چقدر سر به سرمون گذاشت تا ازش عکس بگیریم
دیگه به ساری رسیدیم آرمان از سفر خسته شده بود حتی اجازه یه عکس هم به ما نداد.ما هم به خاطر عسلم صبح با هتل تصفیه کردیم و به سرعت تهران اومدیم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی