رستوران جوان
مهدیه و علی شام ما رو دعوت کردن رستوران جوان از اول تا آخر آرمانی گوشی بابا رو گرفته بود و بازی میکرد
عبداله یه لحظه گوش رو گرفت تا چیزی به من نشون بده حاصلش این عکس جالب در اومد (توسط مهدیه)شکار لحظه هاست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی