آرایشگاه رفتن آرمان گلم
مهدی آدرس یه آرایشگاهی رو به من داد گفت که مخصوص کودکه آرمان که قبول نمی کنه موهاشو کوتاه کنی ببر اونجا.بعد زنگ زد و وقت گرفت.عبداله جون که اومد ندیکای ساعت 8 با آرمان رفتیم آرمانی از محیط اونجا خیلی خوشش اومد تا رفتیم تو مشغول بازی شد.گفتند اول بزارید با محیط آشنا بشه بعد حاضرش میکنیم.آرمانی که عاشق کارتون هست تا چشمش به تلویزیون و کارتون تام و جری افتاد محو تماشا شد.اون موقع کار کوتاهی مو رو شروع کردن. قبل از اینکه مو بریزه رو پاش راحت نشسته بود ولی سکوت کرده بود ولی به محض اینکه موهای قیچی شدشو دید زد زیر گریه و ساکت نشد.یه وقفه ای هم انداختن ولی آرمانی ساکت نشد که نشد.کار کوتاهی که تموم شد آرمانی هم ساکت شد.یه ماشین هم جایزه گرفت.
وقتی برگشتیم آرمان ماشین که جایزه گرفته بود و از خودش جدا نمی کرد
اینجا هم تازه رسیده بودیم خونه
بعد با بابا رفت حموم و تر و تمیز شد(وای خدا کلش چقدر ریزه میزه شده بود)
این پسر خوشگل من ماشین جایزه رو همش با خودش داره