آرمان عاشق حیوونا
آرمانی عاشق ببره .از یکسالگی فیلمهای مستند حیوانات رو با علاقه نگاه میکرد انقدر که عبولا براش dvd مستند شیر و ببر و گرگ و پلنگ رو خرید.دایی متی هم چند تا مستند دانلود کرد.وقتی فیلمها رو میدید هر حیوونی رو که نشون می داد میرفت میاورد این اتفاق برای 1 سالگی آرمان بودالان که اکثر حیوونا را اسمشونو میدونه تازه بعضی ها رو به صورت تخصصی خرس قطبی با خرس پاندا فرق میکنه.ماهی با نهنگ و فک فرق میکنه.
ولی خاص ببر رو از همه بیشتر دوست داره.انقدر با دقت به حرکتهای ببر نگاه می کنه که بعد از اون وقتی خودش ببر می شه به ظرافت ببر واقعی رفتار میکنه.کارتون آلفا و امگا رو به خاطر اینکه گرگ داره دوست داره.به خاله و دایی ش هم میرسه می گه گرگ شید،بعد سرش رو میگیره بالا و صدای گرگ رو در میاره.یه موقع ها هم به مامان مونا و عبولا میگه گرگ شید ما هم که اون موقع هست که میشیم خونواده گرگها.
بیرون از خونه هم که میریم گرگ و اسبشو با خودش میاره.حالا پای اسبش شکسته هرچی میگم اینو نیار هرکی ببینه دلش می سوزه که تو اسباب بازی درست و حسابی نداری کهمجبوری این پاشکسته ر بیاری راضی نمی شه که نمیشه.
آرمان با اینکه ببر و از پلنگ بیشتر دوست داره امیدوارم این عکسو از مامان موناش قبول کنه